آیین باران خواهی و یا كوسه درآمدن جشنی است كه از دیرباز در جوامع روستایی و چوپانان استان مركزی رواج داشته و دهم بهمن هر سال یعنی پایان چله بزرگ زمستان در روستای كبودان تفرش و به صورت پراكنده در مناطق روستایی چندین شهرستان دیگر استان برگزار میشود. در این جشن كه همراه با لحن موسیقیایی، لباسهای ویژه و نمایش جمعی در كوی برزن است، كوسه و همراهانش پیامآور شادی و نوید بهار هستند و نماد و سمبلی از سوی چوپانها برای غلبه روشنایی بر تاریكی، جلوه رویش گیاهان، زایش دام و افزونی بركت است. گروه برگزار كننده جشن ناقالدی (طلب باران) متشكل از سه تا هفت نفر است كه هركدام بر اساس مهارت و توانایی نقش كوسه، عروس كوسه و تگه (بز نر) را عهدهدار میشوند. نقش كوسه از صورت كهن این واژه یعنی كلمه آرامی كوزبرت (Kuzbarta) به معنی گیاه گشنیز است كه نام عروسكهایی مقدس در رسوم باران خواهی در مناطق مركزی و جنوبی ایران بوده و با نام كوسه گلین نامیده میشده است.
در اجرای این آیین معمولا چندین دختر بچه و پسر بچه نیز به عنوان توبره كش ناقالدیها به جمعآوری هدایای مردم میپردازند و این گروه با موسیقی، سر و صدای زیاد زنگولهها و آوازخوانی در كوچه و معابر شهر و روستا ظاهر شده و با حركات بدنی و خواندن اشعار خاص ضمن ایجاد سرگرمی برای مردم، نوعی رسم دور كردن نحوست سرما را برگزار كرده و هدایای جمعآوری شده از این مراسم نیز بین خانواده فقیر و نیازمند تقسیم میشود.
در این آیین فردی كه نقش كوسه را پذیرا میشود جبهای بلند را وارونه بر تن كرده و زنگولههایی به آن میآویزد و علاوه بر آن زنگولههای فلزی ریزی را نیز بدستان و زانوان خود متصل میكند. فردی كه نقش كوسه را دارد صورت خود را سفید رنگ كرده و یك تكه پوست بزغاله روی سر خود میگذارد و در آن سوراخهایی برای چشم و نفس كشیدن ایجاد میكند و با مراجعه به خانه چوپانها و سردادن اشعار و حركات خاص برای زاداوری دامها و بركت خانهها دعا میكنند. بخش دیگر طلب باران در این جشن آیینی مربوط به زمان غش كردن كوسه است كه اشعار فولكور ثبت شده آن این است:
بارون رحمت خدا، كاش بباره برسرما،
ما بگوییم شكر خدا، بارون بده بركت به ما
بخش سوم آن مربوط به وقتی است كه عروس كوسه از صاحب خانه هدیه دریافت میكند (معمولا گندم یا مواد غذایی است) در طلب باران می خواند،
دعا می كنم براتون،
به جای هدیه هاتون،
خدا بده تو بارون،
بزن به كوهسارون ،
برای گله دارن ،
تورحمت فراوون.
بر اساس اسناد و پژوهشهای موجود نمونههایی از نمایش كوسه درآمدن و طلب باران در روستاهای شاهسون نشین ساوه، روستاهای اراك با تفاوتهای جزئی برگزار میشود. آیین باران خواهی با شماره 1060 در اردیبهشت ماه جاری در فهرست میراث معنوی آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آیین باستانی «کرد علی به کوه»
آیین باستانی «کرد علی به کوه» در مراسم با شکوهی در روستای رباط مراد از توابع شهرستان خمین به نشانه به پایان رسیدن اوج سرما برگزار میشود. این مراسم که از سنتهای دیرینه شهرستان خمین است، حکایت شخصی به نام «عام کرد علی» (عمو کردعلی) است که در بهمنماه بار و بندیل و آذوقه و توشه سفر خود را برمیدارد و روانه کوه الوند (درخمین) میشود. بر اساس روایت این فرد در شب دهم بهمن به قله کوه رسیده و تا صبح در داخل غاری استراحت کرده و روز بعد راهی را که رفته برمیگردد، این ۱۰ روز را «کرده به کوه» یا کرد علی به کوه میگویند.
عصر روز پانزدهم بهمن عام کردلی (عمو کردعلی) از کوه پایین میآید و به ده میرسد، موقع غروب آفتاب بچهها و جوانان رباط مراد در محلی که آن را «چاله گوگل» مینامند جمع شده و با شور و هیجان چند کپه آتش روشن کرده و به پایکوبی میپردازند. مردم سه نوبت آش هم برای سلامتی او میپزند، یکی روز اول که کرد علی به کوه میرفت و بهعنوان آش پشت پا، یکبار هم روز پنجم بهعنوان آش سلامتی و یک آش هم روز دهم به اسم «آش پیشواز».
در قدیم کردلی پسر پیرزنی بوده است که با (چرخ و چاره) نخریسی میکرد اما در زمستان پنبهاش تمام میشود و چیزی برای رشتن(ریسیدن) ندارد از «کردعلی» میخواهد برایش پنبه فراهم کند. کردعلی برای آوردن پنبه به کوه میرود، در این ایام وقتی برف با دانههای درشت (گله گله) فرو میریزد، مردم خمین میگویند کردعلی دارد برای مادرش پنبه میریزد. اما چون مدتی میگذرد و کردلی به خانه برنمیگردد پیرزن، «دگنک» (چماق وچوب چوپانی) را در تنور آتش زده، بهطرف کوه پرتاب میکند و با این کار مثلاً میخواهد سرما شدتش کاهش یابد و کردعلی به ده برگردد. مردم تعدادی از روستاهای خمین کردعلی به کوه را بخشی از زمستان (از روز پنجم تا ۲۵ بهمن) که اوج سرما به پایان میرسد، برگزار میکنند.
عبداله کریمی
فوق لیسانس علوم سیاسی و مسئول واحد فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان مرکزی
انتهای پیام/